اصلاح الگوی مصرف علی اصغر ترکاشوند
اصلاح الگوی مصرف
مفاهیم وشیوه های اثر گذاری بر مخاطب
به کوشش:علی اصغر ترکاشوند
تاریخ اجراء:آذرماه 1388
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول:کلیات
مفهومشناسی مصرف
جنبه های مثبت و منفی مصرف
مبنای مصرف در فرهنگ اسلام
1.بهره بردن از نعمتهای الهى
2- اعتدال و میانهروى
3-پرهیز از اسراف و تبذیر
معنای صرفه جویی
فصل دوم:نمونه هایی از مصادیق مصرف نادرست
فصل سوم:پی آمد های روند مصرف گرایی در کشور
1- وابستگی اقتصادى
2- وابستگی فرهنگى
3- بحران هویت
4-ایجاد فاصله طبقاتی
فصل چهارم: راه چاره چیست؟
تشکیل کمیته راهبردی
اقدامات کوتاه ومیان مدت
آسیب شناسی ترویج مصرف گرایی در برنامه ها واصلاح روشها
اقدامات بلند مدت و راهبردی
1-اصلاحات مورد نیاز درون سازمانی
2-تدوین سیاست هایی مبتنی برالگوهای اصیل اسلامی
الف:الگوگیری از رفتار عملی پیشوایان دینی
ب:الگوگیری از آیات ، روایات و سخنان پیشوایان دینی
3-اقدامات تبلیغی
4-فرهنگ سازی
5-اطلاع رسانی
6-اقدامات نظارتی
پی نوشت ها
مقدمه
طرح اصلاح الگوی مصرف از طرف رهبر فرزانه به عنوان شعار سال 1388 می تواند،هشداری برای مردم ایران و مسئولین نظام باشد. بدیهی است همانطور که در متن مقاله به مصادیقی از مصارف نادرست در کشور ما اشاره میگردد وضعیت و شیو? مصرف در جامع? ما با مفاهیم و آموزههای اسلامی مطابقت ندارد.
درواقع نحوه مصرف با معضلات و چالشهای اساسی مواجه میباشد که ضرورت اصلاح آن باید مورد توجه مردم و نهادها و مدیران جامعه قرار گیرد، البته همواره مقوله مصرف بهینه مورد توجه مقام معظم رهبری بوده است اما آنچه که باعث شد سال 1388 به این عنوان نامگذاری شود افزایش برخی مشکلات در داخل همچون رشد مصرفگرایی، حیف و میل بیتالمال، نادیده گرفتن برخی منابع و امکانات از سوی برخی افراد و شکلگیری نسبی بیتفاوتی درجامعه نسبت به اموال عمومی و دولتی، کاهش بارندگیها در کشور و عدم تناسب جمعیت با میزان مصرف و... دارد و از سوی دیگر باید به شرایط جهانی اشاره کرد که در این زمینه میتوان به بحران در اقتصاد جهانی و تأثیرات آن بر ایران، کاهش قیمت نفت و افزایش تأثیرات جهانی شدن از جمله رشد مصرفگرایی بر فرهنگ و ارزشهای ایرانیان قابل ذکر هستند.
مهمترین تبعات مصرف نابجا در کشور وابستگی اقتصادی وفرهنگی به کشور های بیگانه ،ایجاد بحران هویتی در جامعه وایجاد فاصله طبقاتی است ومصرفگرایی نابجا و گرایش به اشرافیت و تجمل عملی شیطانی است چرا که مصرفگرایی با خود فرهنگی را حمل میکند که این فرهنگ ضد عزت و شرافت و مقاومت و کرامت انسانی است. مصرفگرایی بیحد و حصر انسان را زبون و پست میکند.
در بیان علل و چرایی فرهنگ نادرست مصرف در جامعهی ما لازم است آسیبشناسی جدیای صورت گیرد بهطور قطع بخشی از این معضل ریشه در فرهنگ گذشته جامعه ما و بخشی مربوط به عملکرد مسئولین و بخش قابل توجهی نیز متوجه عملکرد رسانه میباشد. مقال? حاضر در پی آن است به این سؤال اساسی پاسخ دهد که شیوه های اثر گذاری بر مخاطب در زمینه اصلاح الگوی مصرف کدام است؟
آنچه که رهبر فرزانه انقلاب بر آن تاکید می ورزند این است که «همه ما به خصوص مسئولان قوای سه گانه، شخصیت های اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این شعار مهم، حیاتی و اساسی یعنی اصلاح الگوی مصرف در همه زمینه ها، برنامه ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع کشور، مصداق برجسته ای از تبدیل احوال ملت به نیکوترین حال ها، ظهور و بروز یابد.بنابراین تاکید رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوی مصرف نشان دهنده این موضوع به عنوان بستری مناسب برای شکوفایی و دستیابی به اقتدار ملی است. لذا پرهیز از شعارزدگی وحفظ صیانت اصل موضوع به عنوان مهمترین عامل در مسیر اصلاح الگوهای مصرفی و همچنین تبیین و تحقق آن وظیفه اصلی همه مردم و مسئولین به شمار می رود. تأثیر رسانه در اصلاح الگوی مصرف باید با روشهای علمی به طور دقیق اندازهگیری شود تا رسانه بتواند وظیفه خود را صحیحتر انجام دهد.
اولین قدم در جهت اصلاح الگوی مصرف جدی گرفتن مسئله است.ریش? اصلاح الگوی مصرف را باید از یک طرف در بازگشت به الگوهای اصیل اسلامی و توجه به آموزههای دینی جستجو کرد و از طرف دیگر باید این اصلاح مصرف در درجه اول از درون رسانه شروع شود اگر رسانه ملی در درون خودش الگوی صحیح مصرف را نهادینه نکند چگونه میتواند مروج الگوی صحیح مصرف در جامعه باشد رسانه ملی با بهرهگیری از ظرفیتهای اثرگذار خود میتواند با اقدامات تبلیغی، فرهنگی، اطلاعرسانی، شیوههای صحیح مصرف را در جامعه ترویج و نهادینه نماید. امید است مقاله حاضر مورد توجه دست اندرکاران رسانه ملی قرار گیرد.
علی اصغر ترکاشوند
فصل اول:کلیات
مفهومشناسی مصرف
مصرف در اصطلاح اقتصادی عبارت است از «ارزش پولی کالاها و خدماتی که از سوی افراد خریداری و تهیه میشود.» برخی دیگر در تعریف مصرف میگویند: ثروت، منبع درآمد است و درآمد خالص (درآمد منهای استهلاک) به دو منظور استفاده میشود: بخشی از آن به انباشتن ثروت و پسانداز اختصاص مییابد و بخش دیگر، صرف تحصیل لذت میشود. آن قسمت از درآمد که صرف به دست آوردن لذت میگردد، مصرف نام دارد.
در دانش اقتصاد، مصرف، دو گروه عمده خوراکیها و غیرخوراکیها را دربرمیگیرد. خوراکیها، شامل آشامیدنیها، دخانیات، انواع نان، برنج، گوشت، لبنیات، روغن، میوه و سبزی و غیرخوراکیها، شامل گروههای پوشاک و کفش، مسکن، اثاثیه منزل، بهداشت و درمان، حملونقل و ارتباطات، تفریحات و سرگرمیها، خدمات فرهنگی و کالاها و خدمات متفرقه است.
به عبارت ساده، مصرف، یعنی بهرهگیری از چیزی برای برآوردن یک یا چند نیاز ذاتى. بنابراین، شناخت شیوههای درست مصرف و رعایت آن و آشنایی با راههای درست استفاده از سرمایه و ابزار کار و لوازم زندگى، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
جنبه های مثبت و منفی مصرف
مصرف به معنای استفاده و استعمال و به کاربردن چیزی است. خداوند در آیات بسیاری به این معنا توجه داده که همه آن چه را آفریده است، مسخر انسان قرار داده تا افزون بر این که خود، از آن استفاده می کند تا به کمال مطلق خویش دست یابد، چیزهایی که به تسخیر خویش گرفته را نیز به حکم خلافت الهی و ربوبی، به کمال خود برساند. از این رو همه موجودات، مأمور می شوند تا به انسان به عنوان خلیفه و تسخیر کننده خویش سجده کنند بدین ترتیب انسان مسجود همگان و حتی فرشتگان قرار گرفت.
براین اساس می توان گفت که مصرف هر چیزی به معنای بهره گیری از آن در راستای تکامل دو سویه انسان و آن چیز است. در حقیقت هر تصرف و مصرفی که انسان می کند، تغییراتی مهم و ماهوی در خود و دیگر چیزها پدید می آورد. این تصرفات می بایست هدفمند و براساس فلسفه آفرینش باشد.
بنابراین اگر تصرف به گونه ای باشد که عامل و ابزار تعالی و تکامل شخص و یا چیز نباشد تصرفی باطل و نادرست است؛ چنان که عدم تصرف و وانهادن امر و چیزی به حال خود نیز به جهت آن که در مسیر کمالی نیست، باطل و نادرست تلقی می شود.
از این اسراف و تبذیر و اتراف به معنای کاربرد نادرست و بی جای چیزهای مادی و معنوی در مسیر غیر کمالی، از نظر آموزه های وحیانی اسلام به عنوان امری مذموم تلقی و معرفی شده است؛ چنان که خساست و بخل نیز به معنای عدم بهره گیری چیز در مسیر کمالی، باطل و منفی می باشد.
از نظر اسلام همان گونه که «مصرف گرایی» یا «مصرف زدگی» به معنای مصرف نادرست در مسیر افراط گرایی، امری نادرست و ناهنجار تلقی می شود؛ هم چنین خساست و بخل در مصرف نیز امری باطل و ناهنجار است.
مبنای مصرف در فرهنگ اسلام
1.بهره بردن از نعمتهای الهى
در آموزههای اسلام، همه آنچه در آسمانها و زمین وجود دارد،به پاسخگویی به نیازهای بشری بهعنوان اشرف مخلوقات مربوط است و از همین رو، از بندگان خود میخواهد از آنها به درستی بهرهبرداری کنند. قرآن کریم در موارد متعددی از نعمتهای الهی با عناوینی چون رزق الهى، طیّبات و زینت یاد میکند. از نظر اسلام، استفاده از نعمتهای الهی در حدی که انسان بتواند سلامت خود را حفظ کند و با نشاط کامل به ادای وظایف فردی و اجتماعی خود بپردازد، امری مطلوب و بلکه واجب است.
خداوند متعال میفرماید:
فَکُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّبًا وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ.
پس، از نعمتهای حلال و پاکیزهای که خداوند روزیتان کرده است، بخورید و اگر فقط خدا را میپرستید، سپاسگزار نعمتهای او باشید.
زیبایی و آراستگى، محبوب فطری انسانهاست. ازاینرو، خداوند متعال نیز که انسان را موجودی اجتماعی آفریده، آموزههایی را برای آراستن به او الهام کرده است تا از این راه، هم مورد پسند و رغبت دیگران باشد و هم با برقراری روابط اجتماعى، نیازهای روحی و مادی جامعه تأمین شود.
از دیدگاه اسلامى، هر چیزی که سبب عیبپوشی انسان و آراستگی او گردد، زینت است، مانند کمالات اخلاقی یا لباسهایی که موجب آراستگی انسان میشود.
از آنچه بیان شد، به دست میآید که خداوند متعال نعمتهای خود را برای همه بندگان، بهویژه بندگان نیکوکارش آفریده است و این درست نیست که بگوییم افراد باایمان از نعمتهای دنیایی بهره نبرند. امام صادق(ع) میفرماید:
زمانی که نعمتها وفور یافتند و دنیا به انسان روآورد، بندگان صالح و شایسته و افراد باایمان به استفاه از آنها سزاوارتر هستند.
قرآن کریم میخواهد که انسانها از نظر روحی و معنوی بهگونهای تربیت شوند که با افزایش معرفت در خصوص مقام والای خویش، انگیزهشان برای مصرف از حد تأمین نیازهای مادی فراتر رود و تمام مصارف و تلاشهای ایشان معطوف به ادای وظایف فردی و اجتماعی و خدمت به بندگان خداوند شود. در این صورت، همه تلاشهای فرد عبادت خواهد بود.
بنابراین، هرگاه اعمال انسان و حتی زندگی مادی او رنگ الهی بگیرد، او همواره در حال عبادت است.»رنگ خدایى، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است و ما تنها او را عبادت میکنیم.» در تحلیل قرآن کریم، برخورداری انسان یا جامعه از نعمتهای الهی و ثروت، به معنای عنایت الهی به شخص یا جامعه مطرح میشود؛ زیرا بر اساس آیات قرآن، سعادت و خوشبختی واقعی آدمی از راه توحید و سلامت امور اقتصادی و دستیابی به ثروت فراهم میشود.
2- اعتدال و میانهروى
هرگونه فعالیت اقتصادی شامل تولید، توزیع و مصرف باید بر اساس اعتدال و میانهروی صورت گیرد. در قرآن کریم نیز به مسئله اعتدال و قناعت توجه ویژهای شده و به صراحت اعلام گردیده است که در هرگونه تصرف و مصرف آشامیدنیها و خوردنیها باید از اسراف پرهیز شود.
در نگرش اسلامى، مصرف مطلوب، مصرف در حد کفایت است؛ یعنی مصرف برای زندگی و تأمین نیازها که به گونه معقول و منطقی و بر اساس امکانات شکل گیرد، حقوق دیگران در آن رعایت شود و به محیط زیست انسان و دیگر جانداران آسیب نرساند.
قناعت و زهد، از ویژگیهای ستودهشده در دین مقدس اسلام است. این دو صفت سبب میشود که فرد به رفع نیازهای خود بسنده کند و برای به دست آوردن زیادی مال به زحمت نیفتد. بنابراین، مصرف مناسب و پسندیده در عرصههای گوناگون، مصرف بدون اسراف و در پیش گرفتن راه اعتدال است.
از دیدگاه برخی از صاحبنظران، اعتدال و حدّ وسط، مفهومی نسبی است که با اختلاف انسانها، زمانها و مکانهای گوناگون، تفاوت پیدا میکند. ازاینرو، ممکن است رفتاری برای فردی اعتدال داشته باشد، ولی برای شخص دیگر رفتار معتدلی نباشد.
امام صادق(ع) نیز درباره معیار اعتدال و اسراف میفرماید:
میانهروى، کاری است که خداوند عزوجل آن را دوست دارد و اسراف، کاری مبغوض نزد خداوند است. حتی اسرافی که در حد دور انداختن هسته خرما باشد نیز چنین است؛ زیرا آن چیزی است که به کار دیگری میآید [مانند خوراک حیوان]، و نیز حتی اگر دور ریختن زیادی آب باشد.
بنابراین، اعتدال در مصرف، یعنی بهرهگیری از امکانات زندگی بهگونهای که مستلزم تلف کردن و هدر دادن مال و نیز مازاد بر نیاز نباشد و کمّ و کیف آن، از نگاه عرف، هماهنگ با شرایط زمانی و مکانی و متناسب با شأن و موقعیت مصرفکننده باشد.
با آنکه در آموزههای دینی بر انفاق تأکید فراوانی شده است، باید در این امر مستحبی نیز اعتدال و میانهروى را رعایت کرد. انسان باید در انفاق به دیگران یا انجام دادن امور خیریه به گونهای رفتار کند که بالاتر از شأن انفاقکننده نباشد و خود و خانوادهاش را به زحمت نیندازد. اگر این الگو رعایت شود، تمکن مالی برای انفاقهای دیگر باقی میماند و فرد برای تأمین نیازمندیهای شخصی و خانوادگی قدرت خواهد داشت.
اسلام نه تنها نظام آفرینش را بر پایه عدالت و اعتدال می داند، بلکه از مومنان می خواهد که در همه امور خویش اعتدال، عدالت، میانه روی و اقتصاد را رعایت کنند. ازاین رو در حوزه مصرف نیز اصل و اساس، باید اعتدال و میانه روی باشد. اصولا اقتصاد در زبان عربی به معنای میانه روی و اعتدال است و به حالت و صفتی گفته می شود که شخص میان درآمد و هزینه خویش رعایت تناسب را بکند. لذا عنوان فعالیت هایی که مربوط به تولید و مبادله و مصرف است، اقتصاد نامیده شده است تا به این روش، اعتدال و میانه روی در این حوزه را به مردم گوشزد و تلقین نماید.
اسراف، اتراف و تبذیر
از نظر اسلام دو سوی اعتدال یعنی افراط و تفریط به عنوان رفتاری نادرست و باطل تفسیر و تعبیر شده و هرگونه اسراف و تبذیر ممنوع گردیده است.
اسراف به معنای زیاده روی حوزه های مختلف مادی و معنوی را در بر می گیرد؛ چنانکه خداوند از زبان گنهکاران می فرماید: و اسرافنا فی امرنا . یعنی در کار خود اسراف کردیم و... و نیز می فرماید: قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم؛ بگو ای بندگان من که بر نفس خود اسراف ورزیدید.
ولی این واژه در حوزه اقتصاد همان معنای خرج کردن بیرون از حد و اندازه را می دهد که نوعی اتلاف و تباه کردن مال و ثروت در زندگی شخص یا دیگری می باشد.
رفتار افراطی دیگر، رفتار تبذیری است که در فارسی به آن ولخرجی، ریخت و پاش می گویند؛ زیرا تبذیر از ماده بذر به معنای پخش کردن گرفته شده است که در عمل اقتصادی به معنای هزینه یا انفاق کردن مال در جایی که سزاوار نباشد و یا خرج کردن بی حساب و کتاب است.
تبذیر در کشاورزی آن است که کشاورز بیرون از حد و اندازه نیاز، بذر را در کشتزار بپاشد، بی آن که این بذر زیاد، تاثیری در محصول داشته باشد بلکه ممکن است نتیجه عکس داده شود و انبوه بذر موجب تباهی همه کشت شود. بنابراین پاشیدن و ریخت و پاش اموال و ثروت نیز به همین سبک و سیاق، بدون ضوابط و مقررات خاص و بیرون از اندازه نگه داشتن، «تبذیر» و عملی ناهنجار و بیهوده است.
اتراف نیز عمل و رفتار اقتصادی است که از سوی برخی از سرمایه داران و ثروتمندان انجام می شود. به این معنا که مال و ثروت زیاد، آنان را به رفتار ضد اخلاقی و هنجاری می کشاند. البته اتراف، ارتباط مستقیمی به مصرف ندارد بلکه ویژگی اخلاقی و رفتار اجتماعی است؛ زیرا شخص مترف، به سبب رفاه و آسایش زیاد، با مردم رفتاری متکبرانه و تفاخری و تبختری دارد و در حوزه عمل اجتماعی تعادل رفتاری و شخصیتی خویش را از دست می دهد. از این رو می توان گفت که با بحث موردنظر ما ارتباطی ندارد.
البته اسراف هر چند بار اقتصادی دارد و در برخی از کاربردها و استعمال های قرآنی مربوط به مصرف زدگی و زیاده روی در خرج کردن است، ولی در بسیاری از کاربردهای قرآنی به مسایل غیر اقتصادی ناظر می باشد. از این رو می توان گفت که در بیشتر آیات، پدیده «اسراف» ناظر به امور غیر اقتصادی و در معنای معنوی و نفسانی و روحی و رفتاری به کار رفته است.
با این همه از جمله کاربردهای قرآنی آن افراط گرایی در حوزه مصرف وانفاق است که مساله ای اقتصادی می باشد. قرطبی در تفسیر واژه اسراف گفته است: الافراط فی الشیء و مجاوزه الحد؛اسراف، افراط و زیاده روی در چیزی و گذشتن از حد است. در همین معنا از پیامبر اسلام(ص) این دعا روایت شده که به امر معنوی مربوط می شود. آن حضرت (ص) می فرماید: اللهم اغفر لی خطئیتی و جهلی و اسرافی فی امری و ما انت اعلم به منی؛ بار خدایا بیامرز و ببخش خطای من و ناآگاهیم را و تجاوز از کارم را و هر آنچه که تو نسبت به آن از من داناتری.
سوی دیگر افراط گرایی و دوری از مسیر اعتدال و میانه روی، بخل و خساست و تنگ گرفتن است. این معنا در زبان عربی با واژگانی چون بخل و خساست ومقتر بیان شده است. مقتر به معنی کم کننده و تنگ گیرنده، سخت گیر در معیشت و زندگی است که تقریبا مترادف معنای خسیس است هر چند که تفاوت های معناداری میان بخیل و خسیس و مقتر وجود دارد. در ادبیات عربی فرد مقتر کسی است که کمتر از مقدار لازم و مورد نیاز استفاده می کند و برخود و خانواده اش سخت می گیرد.
خداوند همان گونه که از اسراف و تبذیر نهی کرده، از رفتارهای سخت گیرانه بر خود و دیگری چون خساست و بخل نیز باز داشته است. آیه 29 سوره اسراء به افراط و تفریط در حوزه انفاق گری اشاره می کند و خطاب به پیامبرش (ص) می فرماید: و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا؛ نه دست خویش از روی خست به گردن ببند و نه به سخاوت یکباره بگشای که در هر دو حال ملامت زده و حسرت خورده بنشینی.
خداوند درباره بخل یعنی سوی تفریط اسراف می فرماید: فلما آتاهم من فضله بخلوا به وتولوا و هم معرضون؛ پس چون از فضل خویش به آنان بخشید، بدان بخل ورزیدند، و به حال اعراض روی برتافتند.
3-پرهیز از اسراف و تبذیر
سطح ممنوع مصرف در اسلام، سطح اسراف و تبذیر است. برخی معتقدند اسراف، غیر از تبذیر است. اسراف، یعنی مصرف بیش از شأن (مانند اینکه شخصی با درآمد کم که فقط نیازهای اندک او را برطرف میسازد، کالاهای لوکس مصرف کند) و تبذیر یعنی مصرف بیهوده که با اتلاف مال اگر کسی در میزان یا شکل استفاده از نعمتهای الهی زیادهروی کند و بیش از آنچه نیاز دارد، مصرف کند، اسرافکار شمرده میشود. قرآن کریم، اسراف را در معنای بسیار گستردهای به کار برده و حتی از اسراف در اعمال و عقاید نیز سخن گفته است. برخی از موارد اسراف در آیات و روایات عبارتند از: خوردن و آشامیدن بیش از حدّ،. دادن مال به کسی که شایستگی آن را ندارد، مصرف بیش از شأن در جهت مصالح شخصى و اسراف در مخارج کیفى.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل است که به یاران خود درباره اسراف فرمود:
کمترین حد اسراف این است که لباسی را که بیرون خانه برای حفظ آبرو میپوشى، در داخل خانه نیز بپوشی یا باقیمانده آب و غذا را که در ظرف میماند، دور بریزی یا خرما را بخوری و هسته آن را دور اندازى.
در برخی از روایات با صراحت، اسراف و تبذیر از گناهان کبیره معرفی شده است. در روایتی که فضل بن شاذان از امام رضا(ع) نقل میکند، حضرت در نامهای به مأمون، به شمارش گناهان بزرگ میپردازد و یکی از آنها را اسراف و تبذیر میداند.
معنای صرفه جویی
« صرفهجوئى به معناى مصرف نکردن نیست؛ صرفهجوئى به معناى درست مصرف کردن، بجا مصرف کردن، ضایع نکردن مال، مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است. اسراف در اموال و در اقتصاد این است که انسان مال را مصرف کند، بدون اینکه این مصرف اثر و کارائى داشته باشد».
فصل دوم:نمونه هایی از مصادیق مصرف نادرست
1) «ایرانیان سالانه بیش از 2 میلیارد و 900 میلیون تومان نوشابه استفاده میکنند. بنابراین، از نظر سرانه مصرف نوشابه گازدار در ایران، رتبه اول جهان را داریم.»، «سرانه مصرف نوشابه در ایران، 42 لیتر است، در حالیکه این سرانه مصرف،4 برابر سرانه مصرف دنیاست. کارشناسانِ سلامت معتقدند مصرف نوشابه با توجه به قند مصنوعى، رنگ و گاز موجود در آن، زیانهای جبرانناپذیری برای دستگاه گوارش، کلیهها و دیگر اعضای بدن دارد؛ بهویژه در مورد کودکان و نوجوانان که متأسفانه به خاطر شیرین بودن، علاقه زیادی به مصرف آن دارند».
2) امروزه تلفن همراه، به یکی از بایدهای زندگی ما تبدیل شده است. «در کشور ما طبق آمار رسمى، هر روز بهطور متوسط 60 میلیون پیامک بین کاربران تلفن همراه اول رد و بدل میشود، در حالیکه در انگلستان که زادگاه پیامک است، روزانه حدود شش میلیون پیامک فرستاده میشود. بعید نیست در آیندهای نزدیک، رتبه اول استفاده از سرویس پیام کوتاه را در جهان به خود اختصاص دهیم. اعضای هر خانواده ایرانی بهطور متوسط دو تلفن همراه دارند. براساس آمار شرکت مخابرات ایران، هر مشترک تلفن همراه اپراتور اول، ماهانه بیش از 120 پیام کوتاه رد و بدل میکند. استفاده ایرانیان از این سرویس، در مقایسه با دیگر کشورها، رشد بسیار سریعتری داشته است.
3) به گفته یک پژوهشگر ارتباطات، مشترکان تلفن همراه در ایران، جزو بالاترین آمار استفاده از سرویس پیامک هستند. کاربرد پیامک در ایران با اغلب کشورهای توسعهیافته متفاوت است و عوارض اجتماعی آن هم شاید فقط مختص کشور ما باشد.
4) آمار استفاده از پیامک در ایران و مقایسه آن با دیگر نقاط جهان، نشان از استفاده بیش از حد یا حتی افراطی از این رسانه دارد. آمار 60 میلیون ارسال پیام کوتاه در یک روز، کشور ما را در بین کشورهایی که بیشترین آمار استفاده از پیامک را دارند، قرار میدهد. سرویس پیامک، ماهیانه حدود 30 میلیارد تومان برای شرکت مخابرات درآمد دارد.
5) • ایرانیها70 درصد سفرهای خود را با خودروهای شخصی انجام میدهند، در حالیکه این شاخص در کشورهای توسعهیافته، برعکس است.
6) • براساس گزارشی که انجمن جهانی انرژی در سال 2008 با عنوان سیاستهای بهرهوری انرژی در کشورهای جهان منتشر کرده است، در سال 1990 تا 2006، کشور ایران بیشترین افزایش شدت مصرف انرژی را در بین کشورهای دنیا داراست و ادامه این روند در آینده میتواند ایران را از یک کشور صادرکننده، به یک کشور واردکننده منابع انرژی تبدیل کند.
7) • نگاهی به مصرف سرانه کالاهای اساسی در کشور و مقایسه آن با دنیا، نشان میدهد در مصرف سرانه شکر و روغن، بالاتر از میانگین جهانی هستیم. مصرف سرانه برنج در کشور ما کمتر از متوسط دنیاست و ما چهاردهمین مصرفکننده بزرگ جهان هستیم، و عنوان بزرگترین مصرفکننده نان را در جهان به خود اختصاص دادهایم. سرانه مصرف شکر در ایران حدود 30 کیلوگرم است که 3 کیلوگرم بالاتر از میانگین مصرف جهانی است و ایران بعد از روسیه، دومین واردکننده بزرگ شکر در جهان است و اندونزى، امریکا و امارات در ردههای بعدی هستند.
8) • مصرف سرانه روغن در ایران، حدود 17 کیلوگرم و 5/4 کیلوگرم بالاتر از میانگین جهانی است و بیش از 80 درصد نیاز داخلی از راه واردات تأمین میشود. همچنین سالانه سه میلیون تن گندم در کشور اتلاف میگردد.
9) سرانه مصرف نان در ایران 160 کیلو است، در حالیکه در کشور فرانسه، سرانه مصرف نان 56 کیلو و در آلمان 70 کیلوگرم در سال است.
10) • ایران در حال حاضر به لحاظ عرضه بنزین ارزان در جهان، بعد از ونزوئلا در رتبه دوم است و عربستان بعد از ایران در رتبه سوم قرار دارد. میزان مصرف انرژی در ایران، به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلى، معادل 5/2 تا 3 برابر مقداری است که در کشورهای صنعتی و در حال توسعه مصرف میشود.
11) • 92 درصد آب مصرفی کشور، در بخش کشاورزی به دلیل استفاده از روش منسوخ غرق آبی هدر میرود. ضایعات مصرف نان در کشور 30 درصد است. در سالی که گذشت، یک میلیون و 200 هزار تن روغن نامرغوب خام خوراکی وارد کشور شده است.
12) • هنگام سوختگیرى، در هر روز 200 هزار لیتر سوخت اتلاف میشود. بنابراین، سالانه 73 میلیون لیتر سوخت هنگام سوختگیری به هدر میرود که این مقدار در زمینه مصرف انرژى، 10 برابر اتحادیه اروپا و 15 برابر ژاپن است.
13) • «سرانه مطالعه در ایران، روزانه 18 دقیقه است». «در سبد هر خانوار ایرانى، کمتر از نیم درصد به خرید کتاب اختصاص دارد. در کشورهای توسعهیافته، سرانه کتابهای امانتی از کتابخانهها، 70 برابر کشور ماست».
14) • «یک سوم نان تولیدی و حداقل یک پنجم آب مصرفی به هدر میرود».
15) • «متوسط مجموع انرژی مصرفی در ایران، بیش از 2 برابر متوسط جهانی است».
16) • «نسبت انرژی مصرفشده به کالای تولیدشده، هشت برابر کشورهای پیشرفته است».
|